۱۳۸۶ شهریور ۳, شنبه

استرالیا اری یا نه؟

مطالب از پایگاه دبیرخانه شورای انقلاب فرهنگی اقتباس شده است...
http://www.iranculture.org/
-----------------------------------------------------------------------------
جنبه هاي مثبت زندگي.
- كشور استراليا داراي آب و هواي گرم و آفتابي است؛ آفتاب از نظر روان شناسان به انسان احساس آزادی مي دهد.
- نرخ دستمزدها در استراليا بالا است.
- شرايط كار در استراليا بهتر از كشورهاي اروپايي است.
- قيمت هاي زمين و ملك پايين تر از كشورهاي اروپايي است.
- استراليا رهبر علمي جهان بخصوص در پزشكي و صنايع تكنولوژي است.
- كشور استراليا به خاطر مليت هاي مختلف از تنوع فرهنگي برخوردار است.
- دسترسي بهتر به ميوه و سبزيجات با قيمت پايين تر.
جنبه هاي منفي زندگي.
- دوري استراليا از كشورهاي ديگر .
- مسافرت هاي داخلي و بين المللي استراليا گران است.
- كالاهاي وارداتي استراليا خيلي گرانتر از كشورهاي اروپايي است.
- وجود حشرات خطرناك و حيوانات ديگر
-----------------------------------------------------------------------------
مشکلات مهاجر ایرانی در استرالیا چیست؟
بسیاری از مردم تصور دقیقی از دشواریهای زندگی مهاجران در استرالیا ندارند. زندگی کردن در استرالیا برخلاف ظاهر فریبنده ای که ممکن است داشته باشد کار چندان ساده ای نیست و از بسیاری جهات سخت تر از زندگی در ایران است.مهاجرین ایرانی پس از ورود به استرالیا با مشکلات عدیده ای روبرو هستند که عمده این مشکلات بخاطر تفاوت های فرهنگی،‌ اقتصادی و اجتماعی عمیقی است که سبک زندگی در استرالیا با نوع ایرانی خود دارد. اولین سدی که در پیش روی مهاجر ایرانی در استرالیا وجود دارد آگاهی یافتن از کلیه قوانینی است که باید در زندگی روزمره التزام و پایبندی خود را به آن نشان دهد،‌ در غیر این صورت هرگز با دیگر اقشار جامعه همگون نخواهد شد. بهمین خاطر برای آگاهی یافتن از قوانین استرالیا، دانستن زبان از واجبات است و کمک شایانی در ادغام فرد در جامعه جدید خود می کند. عموما، سال اول زندگی مهاجرین شاهد بیشترین ناملایمات و تنش های زندگی است؛ که در این میان ، بسیاری از مهاجرین تاب تحمل مشکلات را ندارند و لذا زندگیشان دستخوش صدمات جبران ناپذیری می شود.
زبان انگلیسی ، پاشنه آشیل ایرانی
تسلط بر زبان انگلیسی نقش مهمی در زندگی اجتماعی مهاجران دارد.بسیاری معتقدند نظام آموزشی در ایران به گونه ای طراحی شده که کمک چندانی به یادگیری زبان انگلیسی نمی کند و بیشتر دیپلمه های ایرانی و یا حتی فارغ التحصیلان دانشگاهی اگر به طور خصوصی به یادگیری زبان اهتمام نکرده باشند، قادر نیستند بخوبی به انگلیسی حرف بزنند یا بنویسند. دانستن زبان انگلیسی عملا شاه کلید ورود به تمامی ارکان جامعه در استرالیاست. دولت استرالیا فهرست کاملی از کارهایی که مهاجران تازه وارد باید به انجام رسانند منتشر کرده، اما در حقیقت به دلیل اینکه انجام هر یک از این کارها نیاز به دانش زبان در آن حوزه خاص دارد عمل کردن به این فهرست چالش های بسیاری برای مهاجرین به همراه دارد. افتتاح حساب بانکی، گرفتن شماره بیمه مالیاتی، ثبت نام در طرح های درمانی، اجاره مسکن و ... از جمله کارهایی است که مهاجر باید در بدو ورود خود اقدام نماید.
تسلط به زبان، نقش اساسی در یافتن کار برای مهاجرین دارد و اگر فرد علیرغم داشتن تحصیلات عالیه نتواند به انگلیسی تکلم کند باید یا به مشاغل خدماتی همچون ظرفشویی، شستشوی اتومبیل، نقاشی ساختمان، موزائیک کاری و ... که ندانستن زبان نقش چندانی در انجام کار ندارد تن در دهد و یا در محیط هایی کار کند که تماما افراد به زبان فارسی صحبت می کنند.
نکته دیگر در خصوص زبان، ‌تفاوت در لهجه انگلیسی استرالیایی است. چه بسا بسیار کسانی هستند که به زبان انگلیسی تسلط کامل دارند، ‌اما پس از مهاجرت، به دلیل لهجه متفاوت استرالیاییها تا مدت های مدیدی دچار برداشت های اشتباه در محیط های کاری و یا ادارات میشوند. بدین خاطر، چه خواسته و چه ناخواسته زمانی زیادی طول می کشد که مهاجر ایرانی بتواند با محیط خود تعامل مثبت داشته باشد.
مشکلات روانی مهاجرین
یکی از مشکلات مهاجرین ایرانی در استرالیا جدایی از نهاد خانواده است. بسیاری از مهاجرینی که از ایران پا به استرالیا می گذارند به دلیل جدایی از کانون گرم خانواده خود دچار مشکلات روانی می شوند و در این زمینه، وضع کسانی که بصورت پناهنده سیاسی یا اجتماعی به استرالیا آمده اند بدتر است چون بطور طبیعی آنان بازگشتی برای خود به ایران متصور نیستند و این دوری، مشکلات روانی آنان را در دوچندان می کند. از طرفی ، تحمل این وضعیت برای نوجوانان و جوانان ایرانی در مقایسه با بزرگترها سخت تر است. مشکلات روانی که زندگی در غربت بر تن و روان مهاجرین وارد می سازد تنها شامل زندگی فرزندان نمی شود، بلکه پدران و مادران نیز در معرض آسیب هستند.
شرایط محیطی و جغرافیایی
شاید کمتر کسی پیش از مهاجرت، اهمیتی برای نقش شرایط جغرافیایی و آب و هوا بر سرنوشت زندگی اش در استرالیا قائل باشد،‌ اما آنطور که برخی از مهاجران می گویند در ماهها و حتی سالهای اولیه، آب و هوا نقش بسیار مهمی بر زندگی آنها داشته است.عمده مناطق ایران دارای آب و هوای گرم و خشک است و بدن ایرانیان سالیان سال خود را با چنین شرایط آب و هوایی تطبیق داده است. از طرفی دیگر باتوجه به اینکه عمده شهر های استرالیا در حاشیه اقیانوس واقع شده و از رطوبت نسبتاً بالایی برخوردار است، لذا تغییرات آب و هوایی تاثیر عمیقی بر ساز و کار و فعالیت بدنی مهاجرین بر جای می گذارد.برخی از ایرانیان مهاجر، مهاجرت و شرایط تازه را عامل بیماری خود یا فرزندانشان می دانند.عموماً بیشتر مهاجرین در ماههای اولیه مهاجرت به بیماریهای مختلف دچار می شوند.
پیدا کردن کار، بزرگترین مشکل
بسیاری می گویند یافتن شغل مناسب و درخور مهمترین مشکل ایرانیان در استرالیا است و دانستن زبان انگلیسی کلید بازگشایی این قفل بسته. "ما برای این ممکلت ساخته نشده ایم" ‌عبارت مصطلحی هست که زیاد بر زبان ایرانیان جاری می شود. اما در استرالیا باید در نهایت فرد خود را برای کار دلخواه و مورد پسندش آماده سازد زیرا راه دیگری وجود ندارد. در استرالیا عموما دو نوع محیط کاری را برای ایرانیان می توان متصور شد: اولی عبارت است از مشاغلی که ایرانیان در آن نقش کارفرما دارند که بخش بسیار کوچکی از فضای کاری استرالیا را شامل می شود.
این مشاغل معمولاً نقاشی ساختمان، کارهای فیزیکی و ساختمانی، مکانیکی و در کل کارهای خدماتی را شامل می شود و محیط دوم مشاغلی است که کارفرمایانی غیر ایرانی بر آن احاطه دارند و بیشتر داشتن تجربیات کاری و تحصیلات مرتبط شرط حضور در آن است.به طور معمول کارفرمایان ایرانی بر روال همان روابطی که در بازار کار ایران برای استخدام یک فرد حاکم جاری است در استرالیا نیز عمل می کنند. که بیشتر بر روال آشنایی و ضمانت افراد استوار است. نباید نقش مهم این کارفرمایان برای اعطای کار به مهاجران تازه وارد را دست کم گرفت،‌ اگرچه ایراداتی همچون میزان کم دستمزد و یا دیر کرد در پرداخت ها به آنان وارد است.بزرگترین مشکلی که برای مهاجرین وجود دارد ورود به بازار کار واقعی در استرالیاست جایی که افراد به میزان تجربیات و تحصیلاتشان ارزشگذاری می شوند. باید اعتراف کرد که حضور در جامعه کار استرالیا به ویژه برای مهاجران تازه وارد فرآیندی بسیار طولانی و پیچیده است.
اگرچه بعضی مهاجرینی که از ایران به استرالیا می آیند دارای سوابق درخشان کاری هستند و چه بسا تجربه مدیریت در سطوح بالا را با خود یدک می کشند، اما کارفرمایان استرالیایی بیشتر به داشتن سابقه کار در استرالیا علاقه نشان می دهند.ساز وکار و روابط حاکم بر محیط های کاری در ایران به هیچ وجه قابل مقایسه با استرالیا نیست. ایرانی اقیانوسی است به عمق یک بند انگشت ولی در استرالیا ترجیح می دهند که برکه ای آب را بیابند که ده متر عمق داشته باشد. اما وضع کار برای تمامی مشاغل بدین گونه نیست. معمولاً فارغ التحصیلان رشته های مرتبط با فن آوری اطلاعات از وضع بهتری برخوردار هستند و با توجه به بازار کار مناسب استرالیا بسرعت جذب مشاغل مورد نظر خود می شوند.
رانندگی در استرالیا
قوانین راهنمایی و رانندگی در استرالیا تفاوت های بسیاری با ایران دارند و همین تفاوت ها باعث بروز سردرگمی های زیادی برای مهاجرین ایرانی می شوند. جدول بندی و خط کشی خیابانها، علائم راهنمایی و رانندگی و بویژه قرارداشتن فرمان در سمت راست ماشین از بارزترین تفاوت هایی است که می توان نام برد. و از این رو تطبیق با شرایط جدید رانندگی ممکن است برای بسیاری از ایرانیان ماهها و شاید سالها به طول انجامد. گرفتن گواهینامه رانندگی در استرالیا کار ساده ای نیست و با توجه به اینکه داشتن گواهینامه یکی از مدارک معتبر برای شناسایی فرد و همچنین رتق و فتق امور اداری است ، در نتیجه باید برای گرفتن آن هر چه زودتر اقدام کرد.
عموماً ایرانیانی که پا به استرالیا می گذارند از قبل دارای گواهینامه ایرانی هستند.اما داوطلب باید بتواند از سد امتحان آیین نامه و آزمون شهر برآید تا بتواند گواهینامه کامل خود را دریافت کند.در استرالیا همانقدر که گرفتن گواهینامه کار سختی است از دست دادن آن کار ساده ای است. برخلاف ایران که بهنگام تخلف، فقط جریمه رانندگی مجازات فرد متخلف است،‌ در استرالیا سیستم درجه بندی علاوه بر جرائم نقدی حاکم است. هر راننده حق دارد در طی ۳ سال تا ۱۲ نمره منفی در پرونده خود داشته باشد و چنانچه این حد نصاب را از دست بدهد گواهینامه رانندگی از وی سلب خواهد شد.
اگر بهنگام تعطیلات کسی مرتکب تخلف شود نمره عدم شایستگی دو برابر محاسبه میشود. ثبت جرائم رانندگی در پرونده افراد مشکلات دیگری نیز به همراه دارد که مهمترین آن پرداخت بیشتر پول به هنگام بیمه کردن ماشین است. برخلاف ایران، در استرالیا به فردی که مرتکب تخلف رانندگی شود به نوعی به دیده مجرم بالقوه دیده می شود، بدین سبب شرکت های بیمه مبلغ بیشتری از فرد دریافت می کنند چون می دانند که زمینه ارتکاب تخلف در فرد قانون شکن بیشتر از دیگران است و ممکن است شرکت بیمه را در آینده مجبور به پرداخت خسارت نماید.

مطلب را به بالاترین بفرستید Balatarin

۱۳۸۶ شهریور ۲, جمعه

چرا اینجا مینویسم؟

من وکیل نیستم..دفترمن وکیل نیستم..دفتر مهاجرتی هم ندارم...دنبال هیچ نفعی هم نیستم....تنها هدفم اطلاع رسانی یه شما دوستان عزیزی است که به دنبال کسب اطلاعات در این زمینه هستید... منم برای مهاجرت اقدام کردم مثل خیلی از شماها....که یا اقدام کردید....یا در تب و تاب کسب اطلاعات مربوط به مهاجرتید ....اینکه من برای کجا اقدام کردم بماند برای بعد.اما فقط اینو بدونید که لااقل ۷ ساله که در مورد جاهای مختلف دارم اطلاعات می گیرم و مدتی هم هست که اقدام کردم ... وبلاگهایی که به عنوان پیوند های این وبلاگ در نظر گرفته شده اند می توانند اطلاعات مناسبی را در اختیار شما بگذارندکه مراجعه به آنها را به شما توصیه میکنم...
به نظر شما فلسفه مهاجرت چیه؟ ... چه اینده ای پیش روی ماست؟...تعداد مهاجران ايراني از ۲تا ۷ ميليون نفر ذكر مي شود، اما رقمي كه به نظر مي آيد به واقعيت نزديك باشد، ۳ ميليون نفر است كه معادل حدودا دو درصد از كل مهاجران جهان است. بيشترين اين مهاجران در آمريكا با يك ميليون و پانصد هزار نفر و سپس كانادا و انگليس به ترتيب با ۲۰۰ هزار و يكصد و ٨٠ هزارنفر به سر مي برند. اداره كل گذرنامه ايران گزارش داده روزانه به طور متوسط پنج هزار و پانصد نفر با مدرك ليسانس، پانزده نفر با مدرك فوق ليسانس و دو تا سه نفر با مدرك دكترا از كشور خارج مي شوند. وزارت بهداشت نيز معتقد است، از هر هفت نفرى كه براى تحصيل از كشور خارج مى‌شوند، تنها يك نفر بازمى‌گردد. سرمايه نقدي ايرانيان مقيم خارج بيش از هزار و ٣٠٠ ميليارد دلار برآورد شده كه اين رقم معادل 30 سال صدور كالاهاي نفتي و غيرنفتي ايران است. .....كارشناسان دلایلی مثل نيازهاي پايه‌اي نظير مسكن و غذا رو اولويت اول براي مهاجرت و در مراحل بعد نياز به امنيت، تعلق، دوست داشته شدن و بروز توانايي‌ها رو داراي اهميت بيشتري مي‌دونن ...
( الهام ) میگه :...مهاجرت کردن کار سختیه. وقتی مهاجرت میکنی در حقیقت یه تیکه از دلت رو یه جایی همین دور و بر ها واسه همیشه جا میزاری ! گذشته ها...خاطره ها ... کودکی... کوچه پس کوچه ها ... بوی عید ...! روزهای آخر هی با خودت باید کلنجار بری هی باید فکر کنی اصلا کار درستی داری میکنی؟ و تو همون حال باید تمام حلقه هایی که تو رو وصل کردن به سرزمین مادری رو دونه دونه باز کنی... اون وقت نوبت میرسه به حلقه آخر. جایی که تمام زندگیت رو باید بچینی تو یه چمدون ۳۲ کیلو یی و بقول نیکی بری سوار هواپیمای بی بازگشت بشی و در طول پروازسعی کنی به اون چشمهای خیس پشت سرت فکر نکنی! چند نفر دارند میرند؟ میشه تخمین زد؟ ...
من هم مثل الهام نمیخواهم حکم قورباغه اب پزی را داشته باشم که زنده زنده و یواش یواش اب پزش می کنند و خودش هم نمی فهمه.......نمیتونم بگم که تمام سختیهای مهاجرت کردن رو پذیرفتم اما اینو میدونم مهاجرت یه فرایند طولاتیه و طاقت فرساست که صبر و حوصله می طلبه و آرامش...
خواهشی ازتون دارم و اون اینه که در زمینه زمانبندی این فرایند بخصوص منفی بین و منفی گرا نباشید. از ترس خالی شدن نیمه پر لیوان به هزار و یک دلیل .....اونو خالی نبینید...یادتون باشه قسمت اعظم استرس و بدبختي زندگي آدم ها به خاطر منفي نگري و منفي بافي است. یادتون باشه هميشه جنگي سهمگين بين تفکرات مثبت و منفي وجود داشته است و اکثر اوقات مثل همون چیزی که تو وبلاگ الهام اتفاق افتاد اين نيروهاي منفي هستند که حکمفرما مي شوند. نمیدونم ما ادمها چه جوری به خودمون اجازه میدیم استرس ها و نگرانی های شخصیمون را به دیگران منتقل کنیم و اسم اینو بگذاریم اطلاع رسانی.....بگیم به اشتراک گذاشتن اطلاعات...گاهي اوقات وقتي به خودمان مي آييم ميبينيم که نتوانسته ايم جلوي اين نيروها و تفکرات منفي را بگيريم و آنها موفق شده اند همه زندگي ما را اسير خود سازند. عقل سليم حکم مي کند که تفکر مثبت و مثبت انديشي را که تاثير بسيار خوبي بر همه ما دارد به کار بگیریم و از زمانی که در اختیار داریم به نحو احسن استفاده کنیم چون کارهای پبش رو فراوانند و زمان برای تکمیلشون اندک....من خودم به شخصه خيلي سعي مي کنم تا مثبت نگري را در زندگي خود الگو سازم، اما گاه گداري تفکرات منفي به سراغم مي آيند و بايد اعتراف کنم که طبيعت انسان، تفکرات منفي را خيلي زودتر و راحت تر از تفکرات مثبت جذب مي کند.ولی تلاش من بر اینه که اروم باشم و این ارامش رو به اطرافیانم هم انتقال بدم....معتقدم به هر چیزی فکر کنم همان چیز پیش می آید وگسترش می یابد. برای همینه که می گن:
مواظب افکارتان باشيد که آنها تبديل به گفتار شما مي شوند . مواظب گفتارتان باشيد که آنها تبديل به اعمالتان مي شوند . مواظب اعمالتان باشيد که آنها تبديل به عادتهايتان مي شوند . مواظب عادتهايتان باشيد که آنها تبديل به شخصيت شما مي شود....
کامنت دونی این وبلاگ دست کم از طرف من هیچوقت فیلتر نمیشه بنابراین چه بهتر که به اسم خودتون پیغام بگذارید..... بیاین همین جا با نام یا بدون نام برای خودم پیغام بگذارید و حتی اگر دلتون خواست بد و بیراه بگید......توی این وبلاگ هم دوست ندارم کسی به طرفداری من بلند شه که بخاطر یه نفر جمع کثیری از دوستانش رو از دست بده...این یه قلم کار اینجا ممنوعه:...
آرش تو پست قبلی وبلاگ الهام یه کامنتی گذاشته بود که واسه همه ما ها که جزو منتظران هستیم بد نیست دوباره تکرار بشه :...
یک توصيه دوستانه براتون دارم. ما همگی در يک خصوصيت با هم اشتراک داريم و اون منتظر بودن مونه. اما آيا راه و رسم درست انتظار رو بلدين؟ شوخی نمی کنم. انتظار کشيدن هم مثل هر کاری راه و رسم خودش رو داره. در اين دوره بلاتکليفی٬ ترس از نتيجه نا مطلوب و حتی ترس از نتيجه مطلوب دست به دست هم می دن و منجر به Anxiety disordersيا اختلالات اضطرابی می شن. شب خوابمون نمی بره٬ تحريک پذير و عصبی می شيم. تمرکزمون کم می شه و از يک ضعف و بی حالی عمومی رنج می بريم. گاهی مشکلاتی مثل تپش قلب و گر گرفتگی و تنگی نفس و ... هم اضافه می شه و همه اينها دست به دست هم می دن و کارايی ما رو دچار نقصان شديدی می کنن. بد تر از اون زندگيمون رو تبديل می کنند به يک شکنجه مفرط در يک زندان مخوف. نه می فهميم زندگيمون چطور گذشت و يک دفعه متوجه می شيم که تمام اين مدت انتظار رو از دست داديم. گويا يک تکه از عمرمون حذف شده! پس چه بايد کرد؟ ...
آرامش يك حالت است. نمي تونيد به زور به اين حالت در آييد. كافي است همة‌ منفي بافي ها و موانع را كنار بگذاريد تا با پاي خودش به سراغتان بيايد و خود به خود در شما ايجاد شود. هر اتفاقی بیافته از یه چیز نباید غافل شد و اون اینه که هر روز چیزی به دانسته هامون اضافه کنیم....زمان کوتاه است و کارهای فراوانی ناتمام ...
نگذاریم تکه ای به تکه های حذف شده عمرمون اضافه شه....بیاید دوره انتظار رو به بهترین و شیرین ترین روزهای زندگیمون بدل کنیم.....با خود زمزمه کنیم هر آرزویی که دارم میتوانم انجام دهم و به آن برسم ....هر آرزویی .....هر آرزویی ..... هر آرزویی ...
تجربه نشان داده که موفقترین مهاجرین اونهایی هستند که اولا برای مهاجرتشون یه هدف مشخص و تعریف شده دارند و فقط سر چشم و هم چشمی با ان و اون خودشون رو در به در غربت و گرفتاری هاش نمیکنند... این افراد همونهایی هستند که در طول زمان پروسه سعی میکنند زبانشون را تکمیل کنند...درسهاشون رو دوره کنند و بر مهارتهای کاری و جنبی خود اضافه کنند .محیطی رو که قراره توش زندگی کنند کاملا بشناسند بحصوص که اینروزها به مدد اینترنت همه چی راحت شده..نه اینکه مدام بشینند و محیط رو مسموم کنند و توی دل اطرافیانشونو خالی کنند که آی...فلانی به بهمانی فحش داد پروسه ما طولانی شد....توی این جریان موثق ترین اخبار رو میتونید از سایت ادارات مهاجرت بگیرید و به حرف هیچکس در زمینه زمانبندی پروسه ها اعتماد نکنید...حتی من که دارم خبری رو مینویسم شما باید با عقل و دانسته های حودتون اونو مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهید...
به نظر شما چرا ما داریم میریم ؟ تا به حال به این فکر کردین ؟ ازمن نپرسین چرا داری میری چون دلایل من شاید خیلی عاقلانه نباشه و به نظر بقیه اصلا دلیل قابل قبولی محسوب نشه اما از خودتون و دیگران بپرسین چرا سیامک و فرشید رفتن ، امروز بهرنگ وشیوا و فردا دختر خوب و هانیه میرن و پس فردا ........؟ چرا ؟یک جواب قانع کننده ما را بس......اونوقته که میفهمم برای اینهمه سختی و فشار رو تحمل کردن نتیجه ای و فایده ای هم هست.... ...

مطلب را به بالاترین بفرستید Balatarin